snoww

داستان .....










FROZEN

پسری یه دختری رو خیلی دوست

داشت که توی یه سی دی فروشی

کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش

هیچی نگفت. هر روز به اون

فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید

فقط بخاطر صحبت کردن با اون…

بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به

خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر

پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق

پسر برد… دخترک دید که تمامی

سی دی ها باز نشده… دخترک گریه

کرد و گریه کرد تا مرد…

میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام

نامه های عاشقانه اش

رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!

................................................................................................................................

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

 کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

 زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

 بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسبها:
نوشته شده در یک شنبه 12 مرداد 1388برچسب:,ساعت 14:10 توسط rahaneh and zahra|



      قالب ساز آنلاین